۰۵ دی، ۱۳۹۰

دستگیری عبدالله برات، اما و اگرهای دیگر

دوشنبه شب، بین ساعت های 11-12 نیمه شب چندین پیامک کوتاه (Message) را دریافت نمودم که محتوای پیامک ها خبر دستگیری عبدالله برات و داوود وصل بود.
روز دوشنبه این خبر انعکاس بسیار گسترده ی فیس بوکی در پی داشتند.
بنده به عنوان یک شهروند عادی این ولایت و بدور از هرگونه حب و بغضی، می پذیرم که عبدالله برات یکی از فعالین محوری مدنی در بامیان است و اینکه ایشان به چه جرم و یا اتهامی دستگیر شده است کاملاً از آن  بی خبرم و هیچ اطلاعی ندارم.
ولی دستگیری ایشان می تواند محکی باشد بر تحمل پذیری، قانون مندی، آزادی های مدنی و از همه مهتر مشق و به تجربه گرفتن دموکراسی در بامیان و حکومتداری خوب آن.
قطعاً فعالین مدنی و طرفداران ارزش های مدنی و دموکراسی منتظر برخوردهای بعدی با این دو تن می باشند و اگر امروز قضاوت نتوانند، فرداها به درستی به قضاوت گرفته خواهند شد.
توقع می رود که تمام طرف های ذی دخل از برخورد سلیقه ای و برگرفته از حب و بغض های شخصی خود داری نمایند و برای نهادینه شدن ارزشهای انسانی و دموکراسی تلاش کنند.  

۰۹ مهر، ۱۳۹۰

سرگذشت پروژه گردن دیوال

منبع: لیگان؛ محمد سرور جوادی

قرار است پروژه گردن دیوال فردا توسط معاون دوم رییس جمهور وخیل وحشم شان رسما افتتاح گردد، این پروژه یكی از حیاتی ترین پروژه های زیر بنایی برای ولایات مر كزی كشور ویكی از بناهای مهم ترانسپورتی برای افغانستان ومنطقه است
گردن دیوال منطقه ای است در حصه دوم بهسود كه شاهراه كابل - هرات از آن می گذرد، در سال 1342 زمانی كه آلمانیها می خواستند این شاهراه را تمویل كرده هرات را از مسیر ولایات غور وبامیان ومیدان به كابل وصل نمایند، پروژه گردن دیوال در اسناد دولتی ثبت شد ولی حلقاتی در درون سلطنت ظاهر خان با این پروژه مخالفت كرده مسیر شاهراه از ولایات مركزی تغییر وبه سمت شرق وجنوب كشانده شد. جاده كابل - هرات كه اكنون ولایات میدان، غزنی، قندهار، زابل، نیمروز، فراه وهرات را در نوردیده به مرزهای غربی كشور می رسد در واقع پروژه تغییر یا فته گردن دیوال است.
آلمانیها مسیر تغییر یافته را تمویل نكردند اما ایالات متحده آمریكا در رقابت با روسیه كه شاهراه كابل - شمال از مسیر سالنگ را اعمار می كردند،دست به اقدام شده وجاده موجود اعمار گردید، در سال 1348 ظاهر شاه یك سفر به هزاره جات نمود ودر آن سفر عمده ترین خواست مردم مناطق مركزی احیای پروژه گردن دیوال بود، ظاهر شاه نیز به مردم وعده سپرد تا این پروژه احیا شود ودر همان سال این پروژه مجددا شامل اسناد رسمی دولت گردیده واز سال 1355 كار زیر بنایی آن آغاز وتا زمان كودتای كمونیست ها الی كوتل ملا یعقوب قسمت زیادی از كار های زیر بنایی این پروژه تمام شده بود.
از سال 57 تا سال 85 هیچ یادی ازین پروژه نمی شد ودرآغاز سال 85 تا جایی كه من اطلاع دارم برای اولین بار تعداد 12 نفر از وكلای هزاره در مجلس نمایندگان كه هسته گروه "مجمع سیاسی راه نو" را تشكیل می دادند در نشستی با رییس جمهور كرزی، ادامه كار این پروژه را جزء خواستهای اساسی شان مطرح وقرار شد در یكی دو جلسه كارشناسی وبحثهای تخصصی روی آن تصمیم گرفته شود كه سر انجام در بهار همان سال پیشنهادی از سوی 7تن اعضای این گروه امضاء وآقای كرزی حكمی را در پای آن صادر نمود" ملاحضه شد پیشنهاد اعضای ولسی جرگه منظور است، وزارت فواید عامه بطور عاجل جهت سروی ودیزاین آن جهت براورد بودجه ساخت اقدام ووزارت مالیه برای تمویل آن سه میلیون دلار تامین نماید"(متن سند موجود است)این حكم اگرچه دارای قید فوریت بود ولی صرف سروی ودیزاین را در بر می گرفت وبر خلاف خواست وتوافقات شفاهی هیچ اشاره ای به حدود زمانی احداث آن نداشت لذا تعداد زیاد تری از وكلای ولایات میدان، بامیان، دایكندی، غور،بادغیس وهرات طی نشستهایی با معاون دوم رییس جمهور وبه همراه ایشان باخود آقای كرزی اصرار ورزیدند كه این پروژه شامل بودجه ملی گردیده كار عملی آن آغاز گردد كه سر انجام آقای كرزی بتاریخ 24عقرب سال 85 حكم شماره 3296 را صادر نمود" بمنظور رفع مشكلات اهالی ولایات...وبملاحظه ورقه در خواست نمایندگان مردم در ولسی جرگه هدایت داده می شود: وزارت فواید عامه پروژه احداث واسفالت سرك بهسود(1)، غور وهرات را شامل پلان سال 1386 آن وزارت نموده وكار آن را در سال آینده آغاز نماید، همزمان با آغاز كار احداث واسفالت این سرك از كار های تخنیكی پروژه متذكره مطابق به نورم های بین المللی كنترل جدی به عمل آورد."(متن سند موجود است)
در بودجه ملی سال 86 سه میلیون دلار برای سروی ودیزاین این پروژه منعكس شد ووزیر فواید عامه از نمایندگان تقاضای مهلت نموده بود تا بتواند با فرصت بیشتر وكیفیت بهتر این پروژه را دیزاین نماید مگر این كار بسیار طولانی شد وسر انجام نمایندگان در جریان تصویب بودجه سال 89 بالای حكومت فشار آوردند كه تا زمانی كه برای این پروژه بودجه ساخت تخصیص داده نشود حاضر به تصویب بودجه نیستند. وزارت مالیه در تعدیل بودجه پیشنهادی 20 ملیون دلار را برای ساخت این پروژه از منابع مالی ملی در نظر گرفت. لیكن شروع كار عملی در سال 89 دیده نشد واكنون تازه نشانه های عملی دیده می شود.
قرار بود از ولایت هرات تا به مركز ولایت غور این پروژه توسط ایران تمویل وكار شود ولی ظاهرا با مخالفت آمریكا مواجه شده واینك اداره انكشافی ایالات متحده آمریكا مسؤلیت تمویل وساخت آن را به عهده گرفته است واز مركز ولایت غور تا قسمتی از بهسود را كشور هندوستان تمویل وكار می نماید باقی آن تا به دوراهی سیاه سنگ واتصال جاده به سرك كابل _ بامیان توسط بودجه دولت افغانستان ساخته می شود.
اكنون با گذشت 48 سال از عمر چانه زنی ها وگفتگو ها بر سر این پروژه نه از دولتمردان آن زمان كسی است كه بیل وكلنگی بر زمین بكوبند ونه از ظاهر شاه اثری كه بگوید من به وعده ام عمل كردم ونه البته بسیاری از وكلای دوره قبلی كه حاصل ماهها چانه زنی شان با كرزی وتمویل كنندگان را به یاد كسی بدهند، فردا تعداد دیگری از حاشیه می روند ونمایشی خواهند داد
برای من این نمایشها مهم نیست بلكه مهم آن است كه آیا زمان ساخت این پروژه همانند زمان منظوری اش طولانی خواهد بود؟ آیا ما در زندگی خواهیم توانست از منافع عمومی این پروژه بهره بگیریم؟ به هر حال این مسؤلیت جمعی ماست كه بر سر چنین پروژه هایی سخت گیر باشیم چون منافع آن به همگان می رسد این جاده فواید بسیاری دارد كه دلایل منطقی ما را برای قناعت حكومت وتمویل كنندگان تشكیل می داد.
بگذارید درین جا از دو خاطره تلخ یادی كنم: درسال 86 وقتی به تعطیلات تابستانی به مر كز بامیان رفتیم هر لحظه مورد انتقاد با میانی های مركز بودیم كه چرا سرك را به سوی بهسود وپنجاب برده اید؟ آن ها می گفتند چون وكلا از آن سمت هستند مر كز با میان را در حاشیه قرار می دهند در حالیكه منافع این جاده برای تمام افغانستان است وبه منطقه ای خلاصه نمی شود واز سوی دیگر بامیان از هر طرف در حال دست رسی به جاده های اسفالت می باشد وما با آگاهی ازین پروژه ها برای پروژه اساسی تری تلاش می كردیم. دیگر اینكه پارسال در حین كمپاین انتخاباتی روزی در ده سرخ یكه ولنگ صحبت می كردم وموضوع بحثم عمده ترین مشكل هزاره جات بود كه به نظر من محاصره بودن این منطقه وعدم دست رسی شان به ماركیت ها است وراه حل آن را ارایه می دادم. یكی از محصلین سال چهارم دانشكده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه كابل بر خواست وگفت:این حرفها بسیار كلان است وبلند پروازی هایی كه دست رسی به آن یك رویا است! توبه حیث یك وكیل بگوی كه برای ما محصلین چرا اطاق كرایه نكردی ویا كرایه موتر مارا ندادی؟! پاسخ من این بود كه مردمی كه اندیشه شان تا این حد محدود باشد، سر نوشت محتوم شان تكرار تاریخ وماندن در زاویه های فقر وتهیدستی است.

۲۶ شهریور، ۱۳۹۰

بامیان امن از نا امنی کشور در رنج است

مثل ما بامیانی ها همانند کسانی اند که سیگرت نمی کشند ولی در همسایگی و همجواری کسانی قرار دارند که اهل دود و سیگرت هستند و از دود و سیگرت دیگران رنج می برند و مبتلا به انواع و اقسام بیماریهای گوناگون می شوند.
در شرایط فعلی ولایت بامیان به صورت کلی ولایت امن است و مردم این ولایت در هر نقطه ای از این ولایت قرار دارند در صلح، آرامش و امنیت زندگی می کنند و در قسمت تأمین صلح و امنیت همکاری جدی و همه جانبه ی با مسئولین حکومتی و امنیتی نیز دارند ولی آنچه مایه نگرانی است همسایه ها و راههایی که به این ولایت منتهی می شوند می باشد.
این ابر سیاه نا امنی که بر آسمان دیگر نقاط کشور سایه افگنده بامیان را نیز متأثیر نموده است و دودی که در هلمند و قندهار و میدان از شعله های آتش مخالفان برخاسته گهگاهی آسمان بامیان را نیز مکدر می سازند و فضای بیم و هراس و وحشت می آفرینند.
مردم بامیان از دولت مرکزی و جامعه جهانی و قوت های داخلی و خارجی توقع دارند تا در قسمت تأمین امنیت راه های مواصلاتی منتهی به بامیان جدیت بیشتر به خرج دهند و نقاط آسیب پذیری مثل دره شکاری و دو آب میخ زرین را که از مناطق همجوار چون تاله و برفک تهدید می شوند را در طرق مختلف از جمله تحت فشار قرار دادن ولایات شان تأمین امنیت نمایند.
زیرا وقتی دولت در بخش انکشاف و سازندگی توجه نمی کنند ولی مردم بامیان این حق شهروندی را دارند تا مطابق میل و خواست شان زندگی نمایند و از امنیت و آرامش برخوردار باشند.

۳۰ مرداد، ۱۳۹۰

مجتمع علمی - فرهنگی امام صادق(ع) در حریم مسجد رهبر شهید استاد مزاری(ره) چه پیام دارد؟

كلنگ ساختمان مجتمع علمی فرهنگی امام صادق (ع) كه شامل دو سالن كتابخانه، مركز تحقیقات كامپیوتری و آموزشگاههایی در زمینه های عقاید، تاریخ ، تفسیر ، پژوهش و تحقیقات در علوم مختلف اسلامی؛ می باشد، با بودجه مالی حضرت آیه الله العظمی محقق كابلی  د ر مسجد رهبر شهید مزاری به زمین زده شد.
آنچه در پاراگراف بالا خواندید یک خبر بود که در بامیان و در داخل مسجد رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری (رحمت الله علیه) سنگ تهداب چنین ساختمانی گذاشته شد.
اما آنچه جای سئوال است این است که وقتی چنین ساختمانی نه تنها در حریم بلکه داخل مسجدی که دارای نام و عنوان مشخص می باشد ساخته می شود، عقلی و ایمانی و و جدانی باید نامش چه باشد؟
به باور این قلم نام این مجمتع باید مجتمع علمی و فرهنگی استاد شهید عبدالعلی مزاری می بود و اگر تمویل کننده ی آن مصر باشد تا مجتمعی با نام دلخواه خود داشته باشد باید در مکان دیگر بنا نهد، نه در مکانی که جزء اصلی مکانی دارای نام و عنوان.
به باور من این کار از دو حالت بیرون نیست: یا حضرت آیت الله العظمی محقق کابلی (مدظله العالی) متوجه این مسئله نبوده و یا کسانی دیگری می خواهند که با ایجاد این مرکز و با نام و عنوان امام جعفر صادق (علیه السلام) زمینه های تغییر نام مسجد رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری را آهسته آهسته فراهم نمایند تا دیگر نامی از این منادی عدالت و حق طلبی برده نشود.
البته آنچه تذکر یافت به معنی مخالفت با نام امام صادق علیه السلام نیست بله مخالفت با اهداف کسانی است که ممکن به سر هوای حذف نام نامی رهبر شهید را می پرورانند. 

۲۶ مرداد، ۱۳۹۰

آثار تازه کشف شده در بامیان به نمایش گذاشته می شوند

آثار تازه کشف شده در بامیان به نمایش گذاشته می شوند
به زودی تعدادی از آثار تازه کشف شده در بامیان در معرض تماشای جهانگردان و گردشگران داخلی و خارجی گذاشته می شوند.
پروفیسور زمریالی طرزی، باستان شناس افغانی که در کاوشگری های امسال خود، این آثار تاریخی را کشف کرده است، در صحبت با خبرنگاران گفت: ما این آثار تاریخی تازه کشف شده را به این منظور به نمایش می گذاریم که همه بدانند که آثار تاریخی بامیان تنها بت ها و مغاره های بامیان نیستند بلکه آثار تاریخی جدید کشف شده ای که نهفته در خاک ها بودند نیز هستند که می توانند جهانگردان آنها را ببینند.
پروفیسور طرزی افزود: یکی از این آثار تاریخی تازه کشف شده که در معرض نمایش گذاشته خواهد شد، یک استوپه ی بودایی است که چهار طرف آن را دیوار گرفته ایم و سر آن را هم پوشانده ایم تا در اثر باد و باران بیشتر تخریب نشود.
سه استوپه ی دیگر هم هستند که ترمیم کرده ایم.
این نمایشگاه در معبد بزرگ بودایی موسوم به معبد شاهی برگزار می گردد که در سه سال اخیر توسط تیم به رهبری پروفیسور طرزی کشف شده است.
پروفیسور طرزی در کاوشگری های امسال خود پارچه های یک مجسمه جدید بودایی را کشف کرد که مجسمه سدوا گفته می شود و  مربوط به قبل از رسیدن به مرحله بودا می شود

۲۴ مرداد، ۱۳۹۰

یازده کشته و شش مجروح در یک حادثه ترافیکی دایکندی

سرکهای خراب خاکی و پر چاله و پیچ دایکندی، انتقام بی توجهی به خود و پخته نشدنش را از مسافران می گیرد. بخاطر همین هر از چندگاهی این چاله ها و ترکها دهن بازکرده چندین مسافر را قورت می دهند . بنا به گزارش خبرگزاری پژواک، در تازه ترین انتقامجویی سرکهای دایکندی در ولسوالی اشترلی و شهر نيلى مرکز ولایت دایکندی، یازده تن که یک تن از آنان یک دخترخردسال می باشد، جان باخته و شش تن دیگر جراحت برداشته اند.
در حادثۀ اولى که ناشى از واژه گون شدن یک عراده موتر نوع فلاینکوچ بود، شام دیروز در ولسوالی اشترلی، دَه تن جان داده و شش تن دیگر مجروح گردید. مرتضی عالمی زاده ولسوال اشترلی، (٢٣اسد) به آژانس خبری پژواک گفت که در این حادثه، یک عراده موتر فلاینکوچ در کوتل لوران خوشک، از سرک منحرف گردیده و چپه شده است.
به گفتۀوی، در این حادثه دَه تن بشمول یک دختر خُردسال جان باخته و شش تن دیگر نیز زخم برداشته اند.
در همین حال سمونمل روح الله مدیر ترافیک دایکندی، این حادثه را تایید نموده و به پژواک گفت که راننده، بعد از حادثه فرار کرده است.
سید جهان یکتن مسافرین ولسوالی اشترلی ـ نیلی به پژواک گفت: "ده راه می آمدیم که یک موتر فلاینکوچ ره، بیرون سرک دیدیم."
 براساس یک خبر دیگر، انحراف یک موترسایکل از سرک، شام دیروز در شهر نیلی، رانندۀ آن را به کام مرگ فرستاده است.
سمونمل روح الله مدیر ترافیک دایکندی، به پژواک گفت که این حادثه در نیلی مرکز این ولایت زمانی صورت گرفت که موترسایکل، بر اثر بی احتیاطی از سرک منحرف گردید و به مرگ راننده اش انجامید.
این درحالی است که ماه گذشته، بر اثر واژگونی یک عراده موتر فلاینکوچ در مرکز دایکندی، سه تن جان باخته و ١٢ تن دیگر نیز زخمی شدند.


۱۸ مرداد، ۱۳۹۰

علی قوم شاهی با توهین به رسانه های بامیان چه اهدافی را دنبال می کند

 به دنبال آن که مقاله ای در شماره 411 هفته نامه مشارکت ملی( ارگان نشراتی حزب وحد اسلامی افغانستان) بتاریخ 10 اسد سال روان، تحت عنوان( برخی از اصحاب رسانه ها مساوی است با اصحاب شکم)،پخش گردید، امروز تعدادی از خبرنگاران بامیان، نشر این مقاله را توهین به خبرنگاران دانسته و با فرستادن اعتراض نامه ای، از مسئولین هفته نامه مشارکت ملی، و چند نهاد مدنی و اجتماعی دیگر خواستار پیگیری قانونی موضوع گردیدند.
این جانب، به عنوان فردی که چند سالی افتخار بودن در کنار ژورنالیستان بامیان به عنوان عضوی از این خانواده را داشته ام و مدت قریب به سه سال است که در حکومت و اداره محلی بامیان به عنوان سخنگوی و مسئول مطبوعاتی مقام محترم ولایت ایفای وظیفه می کنم، اطمینان دارم که نوشته علی قوم شاهی اهداف خاصی را دنبال می کند که ممکن رویکرد واقع بینانه و حقیقت گرایانه ی ژورنالیستان و خبرنگاران محترم، پرتلاش و متعهد بامیان را نتوانسته برتابد و اینگونه یاوه سرایی نموده است.
متن نامه اعتراضیه خبرنگاران بامیان به شرح ذیل می باشد
به اداره محترم هفته نامه مشارکت ملی!
طرحی برای سرکوبی رسانه ها  با اتهامات و کذب محض
مورخ 17/5/1390
 مقاله  که (تحت عنوان برخی  از اصحاب رسانه مساوی است با اصحاب شکم) که در شماره 411 مورخه 10/اسد 90 هفته نامه مشارکت ملی ارگان نشراتی حزب وحدت اسلامی افغانستان به نشر رسیده است و در این مقاله  چهل تن از ژورنالیستان دو ولایت کشور را بطور مرموزانه تشبیه به حیوان و تروریست نموده است، به جوابیه این نویسنده چنین مینگاریم
1-  ما بدین باوریم هستیم که "  علی قوم شاهی " نام مستعار است و نام نویسنده این مقاله در تذکره شهروندی اش چیز دیگر است . وانگیزه اینکه این نویسنده از نام مستعار استفاده نموده گواه بر اتهام و شایعه سازی او می باشد و از جانب دیگر شاید جاسوس  اطلاعاتی و مزد بگیر کشورهای بیگانه باشد و ژورنالیستان که همواره دستهای مخرّب در این خاک را افشا کرده و می کنند ، از این طریق هدف قرار داده و زمینه نفوذ سیاسی و اطلاعاتی بیگانگان را فراهم نماید.
2 - ژورنالیستان مزاحی که دربین خود دارند و به شوخی با یکدیگر میگویند برنامه محتوا دارد و یا خیر، صرف شوخی بین این صنف می باشد، اما نویسنده از آن به عنوان تحقیق دروغین یاد نموده که این عمل به وضوح که کاغذ سیاه کرده است تا ذهنیت جامعه را نسبت به خبرنگاران بدبین سازد. اگر کوچکترین اسنادی این نویسنده در مورد ادعای پوچ خود میداشت از این دو ولایت نام میگرفت.  
3 - اتهامات دروغین  به چهل تن از ژورنالیستان دو ولایت، که محتاج رسانه و خبر نگار است، طرحی سیاه برای خفه نمودن آزادی بیان  می باشد و ما باورمندیم چنانچه این نویسنده هفته نامه  مشارکت ملی را استعمال نموده خودهم مستعمله ای با دارانش می باشد برای نابود ساختن رسانه ها واهالی مطبوعات در این دو ولایت.
4 - ما میپذیریم که در این دو ولایت حتی یکتن از ژورنالیستان در رشته ژورنالیزم تحصیل نکرده اند ونمیگوئیم که شامل اصلاحات نشوند  اما هر کدام از این ژورنالیستان   با سوادند وبیش از ده سال کار رسانه ای میکنند وخبرنگاران ملی وبین المللی هستند مقایسه این ژورنالیستان با تروریستان که در مقاله نویسنده آمده جفای نا بخشیدنی به حق جمع این خبر نگاران است .
5- در قسمتی از این مقاله مرموزانه  ژورنالیستان را تشبیه به حیوان کرده است در این مورد حرفی نداریم و نمایانگر شخصیت نویسنده آن مقاله می باشد.
6- ژورنالیستانی که با نشر مقاله کاذب از آدرس نشریه وزین مشارکت ملی هتک حرمت گردیده نهایت تاسف خودرا اعلان میدارند که  مسئولین این نشریه هرزه گوئیهای شخص عقده مند را به نشر سپرده و با تاختن به آبرو وعزت چهل تن از ژورنالیستان وسیله شده است.
از مسئولین هفته نامه  مشارکت ملی توقع داریم تا در زمینه این مقاله توهین آمیز، موضع گیری هفته نامه خود را  در یک سطر کوچک  مشخص سازند.
7- بی اعتبار ساختن رسانه ها واهالی مطبوعات در این دو ولایت کار شخص نویسنده نیست و طرح خطر ناکیست که از طرف باداران وی اعمال میگردد.
8- ما جمع ژورنالیستان متضرر احساس می کنیم که برای تضعیف و یا برچیدن ژورنالیستان طرح های مخربانه دیگری نیز وجود دارد، بناءً از دولت افغانستان میخواهیم که جداً تحقیقات خود را در زمینه آغاز نماید و سرنخ این حرکت های ضد دمکراسی و آزادی بیان را پیدا نموده، از ریشه آنرا خنثی سازد، زیرا یکی از دست آورد مثبت حکومت، رشد آزادی بیان در کشور می باشد، نشود خدای نخواسته این دست آورد  ضرب صفر گردد.
 قابل یاد آوری است تمام خبرنگاران بامیان در پای این اعتراض نامه امضا نموده و رونوشت های آن را به دفاتر ذیل فرستادند.
    دفتر ولایت بامیان
    حزب وحدت اسلامی افغانستان
    ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بامیان
    دفتر سیاسی ملل متحد در بامیان
    تیم بازسازی ولایتی بامیان
    اتحادیه ملی ژورنالیستان
    اتحادیه سفما
    اداره  نی (دیده بان رسانه ها)
    مرکز همبستگی رسانه ها (مهر)
پایگاه اطلاع رسانی صدای جوان
محمدزمان احمدی
بامیان- 17اسد

۱۷ مرداد، ۱۳۹۰

کشف پارچه های از یک بت جدید در بامیان

کشف پارچه های از یک بت جدید در بامیان
پارچه هایی از بت سدوا در بامیان توسط تیم کاوشگران باستان شناس کشف گردید.
این تیم که مرکب از باستان شناسان داخلی و خارجی است به تازگی موفق شده است تا در ادامه دهمین سال گاوشگری های شان بت سدوا را کشف نموده و بر شکوه و عظمت تاریخی بامیان بیشتر امیدوار سازند.
در راس این تیم پروفیسور زمریالی طرزی باستان شناس افغانی قرار دارد که دهمین سال است که در فصل تابستان به بامیان جهت کاوشگری می آید.
پروفیسور طرزی پس از کشف این پارچه ها به رادیو بامیان گفت: این پارچه ها پارچه های بت سدوا است و بت سدوا، مجسمه بودا پیش از رسیدن به مرحله ای است که بودا به کشف معنوی رسیده باشد "
پروفیسور طرزی افزود: " این پارچه ها زینتی است که در تاج بت سدوا وجود داشته است "
کشف مجسمه های بت سدوا که در بامیان سابقه نداشته است، از نظر باستان شناسی و شناخت مکتب هنری بامیان اهمیت خاصی دارد.
وی ضمن نشان دادن این پارچه ها می گوید "این پارچه ها همانند گل های لوتوس و نیلوفر میباشد که بعضی ازاین پارچه ها خرد و بعضی شان کوچک میباشد و یکی ازین گل ها سالم به نظر می رسد که شاید در پیشانی مجسمه نصب می شده.
به گفتۀ این باستانشناس افغان، بت سدوا نمایانگر آن مرحله زندگی بودا بوده که به کشف معنوی خود دست نیافته بود.
این پارچه های مجسمه جدید در معبد بزرگ بودا معروف به معبد شاهی کشف شده است.
معبد شاهی بین دو بت بزرگ 55 متره و 35 متره قرار دارد

۱۵ مرداد، ۱۳۹۰

اندر باب روزه و رمضان در قرن بیست و یک

وقتی به بازار می روم و وارد دکان های خوراکه فروشی می شوم، انسانهای زیادی را داخل همین دکانها می بینم که مشغول خرید و فرمایش هستند.
یک کارتن خرمای اعلا
ترشی
جیلی بی
پنیر
عسل خالص
شیر
ماست
قیماق
چاکلت های ...
و غیره..........
بعد هم مرد و مردانه بسته های هزاری و پنجصدی را از جیب مبارک بیرون می کنند و نقداً قیمت تمام مواد خریداری شده را می پردازند.
در این حول و حوش کسانی را می بینی که چنین دکانهایی را از دور تماشا می کنند(به خود جرأت نمی دهند که داخل چنین دکانهایی شوند) و با چهره خاک آلود و چشمهای نا امید عبور می کنند و شاید در دل خود حسرت چه چیزهایی را که نمی خورند.

آدم وقتی چنین صحنه هایی را مشاهده می کند به یاد کلمات و جملاتی می افتد که در کتاب های دینی نوشته شده و یا از زبان علما و واعظان دین همیشه می شنوی، که گفته اند:
رمضان ماه خودسازی است، رمضان ماه رحمت و برکت است، رمضان ماه دستگیری فقراء توسط اغنیاء اند، رمضان فرصتی است برای با خبر شدن از حال گرسنه گان، رمضان ماه برابری و یک رنگی، رمضان ماه رهایی از خواسته های نفسانی و شناخت و معرفت الهی، رمضان بهار قرآن و هزاران اوصاف دیگر
و از سوی دیگر عملاً خود نمائی و تکبر و به رخ کشاندن دارایی و ثروت ثروتمندان را با خریداری های کذایی شان و حسرت و نا توانی فقرای این دین را می بینیم.
و از خود می پرسیم که آنچه در مواعظ و دستورات دینی آمده با آنچه عملاً در جوامع اسلامی مشاهده می کنیم چگونه قابل درک است؟
آیا آنچه در دین و آموزه های دینی در رابطه به فضیلت ماه مبارک رمضان آمده تنها به دوره رسالت پیامبر و خلافت خلفای راشدین بودند و بس؟
اسلام و آموزه های آن برای مسلمانان قرن بیست و یکم تفاخر است و تفرعن و به رخ کشاندن آنچه از این دنیا دارند؟
وقتی آدم به آنچه در جهان امروز مسلمانان می گذرد دقت داشته باشد متوجه می شود که ارزشهایی که بنیانگذاران این دین به وسیله آن دین را ترویج و توسعه دادند امروزه غریب و به فراموشی سپرده شده اند.
پس جا دارد که گفته شود رمضان قرن بیست ویک، رمضان یک رنگی و تعاون و با خبر شدن از حال گرسنه گان و برهنگان نیست، بلکه رمضانی است با سفره های رنگین یک جمع و سفره های خالی و تهی جمع دیگر  

۱۳ مرداد، ۱۳۹۰

سروی اجتماعی- دموگرافی و اقتصادی در بامیان و چالشهای فرا روی آن

روند سروی اجتماعی -دموگرافی و اقتصادی در بامیان توسط اداره احصائیه مرکزی و با کمک تخنیکی صندوق جمعیت ملل متحد و کمک مالی دو میلیون دالری کشور جاپان در بامیان آغاز گردید.
در مراسم افتتاح سروی اجتماعی- دموگرافی و اقتصادی بامیان علاوه بر والی بامیان، رئیس عملیاتی ساحه اداره احصائیه مرکزی، نماینده صندوق جمعیت ملل متحد و نماینده سفارت جاپان و نماینده شورای ولایتی بامیان و برخی از ادارات دولتی و بین المللی، ده ها تن از زنان و مردانی که به حیث کارکنان این روند استخدام شده اند نیزحضور داشتند.
در این مراسم مقامات از اهمیت و تأثیرات بلند مدت این سروی در راستای ساختن پلان های انکشافی ولایتی سخن گفتند تأکید داشتند که این روند کمکی است در انتخاب درست و دقیق پروژه ها و مصرف بودجه به صورت مطلوب و بهتر آن.
چالش ها
چنانچه مقام ولایت و دیگر سخنرانان این مراسم، از اهمیت و خوبی ها و تأثیرات مثبت سروی نکاتی را اشاره داشتند، که همه دقیق و درست است و جای شک و تردیدی وجود ندارد که این سروی با توجه به ساختاری که برای آن ساخته از لحاظ کمی و کیفی می توانند راهنما و راهگشایی خوبی باشد برای روند انکشاف و سازندگی در بامیان و عرضه خدمات بهتر حکومتی، صحی، معارف، زیربنایی، امنیتی و ... برای شهروندان بامیان.
اما چالش هایی را نیز فرا راه خویش خواهند داشت که به صورت مختصر به چند مورد آن اشاره می گردد:
1- آزمایشی بودن سروی: این سروی مقدمتاً از بامیان آغاز شده و در صورت موفقیت در سایر ولایات نیز تطبیق می گردد. به عبارت دیگر اگر این سروی نتیجه ندهد از تطبیق آن در دیگر مناطق کشور صرف نظر می شود.
گرچند آزمایشی بودن سروی خوبی هایش را نیز دارد ولی به باور این قلم، از آن جهت چالش محسوب می گردد که نتایج به دست آمده از آن (در صورت ناکامی) تأثیرات زیان آور و منفی اش را بالای انکشاف و سازندگی بامیان وارد خواهند نمود.
از سوی دیگر آمار و ارقام تخمینی که از این سروی بدست می آیند با آنچه که واقعیت داشته باشند خلط شده و تصمیم گیرندگان و پالیسی سازان و سیاست گذاران را بیش از پیش سردرگم و سرگردان می نمایند و مردم محروم بامیان را محروم تر
2- غیر بومی بودن پرسشنامه: پرسشنامه ای که طرح شده است دارای عیوب و نواقصی تخنیکی و دستوری می باشند که می تواند مشکلاتی را برای مامورین جمع آوری کننده معلومات و فرد و خانواده مصاحبه شونده ایجاد نمایند ولی در برخی موارد سئوالات کاملاً سئوالات غیر بومی است که از بامیانی ها جواب درست و حتی تخمینی را نباید انتظار داشت. که نمونه آن نوع خانه هایی که مردم دارند، نوع مواد و مصالح ساختمانی که در ساختن خانه هایشان از آن کار گرفته اند، نوع فرش و مفروشاتی که از آنها در منازل شان استفاده می شوند، و تعداد مواشی که دارند و مقدار زمین های زراعتی که به جریب پرسیده شده است، حال آنکه در بامیان زمین های زراعتی نه بر اساس جریب بلکه با مقیاسهای "خانه ملکی یا خانه دفتری و تخم ریز" سنجیده می شود.
3- غیر مسلکی بودن کارکنان جمع آوری معلومات: با توجه به آزمایشی بودن و نو بودن این روند و میزان بالای بی سوادی در بامیان، افرادی که استخدام شده اند، ولو اگر دقت هم صورت گرفته باشد، هیچگونه تجربه ای در این کار ندارند و از همه مهمتر اینکه اینگونه کارها زمینه ی آموزشهای مختلفی را می طلبند که چگونه با مردم در سطوح مختلف از لحاظ اجتماعی، روانی و رفتاری برخورد نمایند. که این مهم در این مدت کم برای افرادی به تعداد 470 نفر میسور و ممکن نمی باشند.
با آنچه گفته شد بازهم نباید گزینه هایی دیگری را در دو سوی دستاورد های مثبت و خوب این روند و همچنان در منفی و چالش زای این روند فراموش شوند.
موفقیت این کار زمانی تضمین می شود که مسئولین حکومتی، نمایندگان مردم در شورای ولایتی، علمای دین و نخبگان و متنفذین محل در همکاری باهم این روند را از خود بدانند و در تحقق اهداف آن یاری رسانند.  

۰۹ مرداد، ۱۳۹۰

میدان هوائی موقت بامیان پروازهای تجاری

داوود علی نجفی سرپرست وزارت ترانسپورت و هوانوردی کشور امروز یکشنبه 9 قوس به بامیان آمد و از ترمیم و تکمیل ساختن میدان هوائی فعلی برای آماده شدن پروازهای تجاری داخلی خبر داد.
داوود علی نجفی و حبیبه سرابی والی بامیان در کنفرانس مطبوعاتی که خبرنگاران داشت وعده داد که این میدان هوائی ظرف سه چهار ماه آینده با تکمیل نیازمندی هایی که دارند مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
براین اساس میدان هوائی بامیان پس از سه چهار ماه آینده که خط پرواز آن قیر ریزی و ترمینال و فعال شدن بخشهای دیگرش آماده پذیرائی طیارات مختلف تجاری خواهند شد.
با شروع پرواز های تجاری مشکل رفت و آمدهای شهروندان، کارمندان دولتی و موسسات و... از ناحیه مصونیت و امنیت راه ها حل میشود.
در شرایط فعلی بخاطر ناامن بودن راه های مواصلاتی منتهی به بامیان رفت و آمد و سفر بین کابل و بامیان به یک مشکل جدی برای بسیاری مردم خصوصاً کارمندان ادارات دولتی و موسسات مبدل شده بود.
شروع پروازهای تجاری می توانند به صنعت توریزم و گردشگری رونق بخشد 

سنگ تهداب لیلیه پسرانه دارالمعلمین بامیان گذاشته شد

سنگ تهداب لیلیه پسرانه دارالمعلمین بامیان توسط رئیس معارف این ولایت و با حضور نمایندگانی از برخی ادارات و موسسات دولتی به زمین گذاشته شد.
این لیلیه درسه طبقه ساخته خواهد شد که دارای 15 اتاق، یک آشپزخانه، یک حلقه چاه سبتیک، 3600 متر دیوار احاطه وی، اتاق گارد، مبرز و ... می باشد که به مساحت یک ونیم جریب زمین ساخته می شود.
بودجه این پروژه مبلغ 445000 دالر آمریکایی می باشد که توسط اداره انکشافی ایالات متحده آمریکا با همکاری پی آر تی بامیان کشور نیوزلند تمویل گردیده است

کارگاه آگاهی مبارزه با بروسیلوز یا تب مال

با شیوع بیماری بروسیلوز در چند ولسوالی بامیان، ریاست صحت عامه بامیان در راستای مبارزه با این بیماری کارگاه آموزشی راه های جلوگیری از آن را  برای سی تن از داکتران و کارمندان صحی این ولایت برگزار کرد.
داکتر محمد جمال الدین احدی مسئول بررسی امراض ساری در ریاست صحت عامه بامیان که در پایان این دوره آموزشی صحبت می کرد، از ثبت 372 واقعه که 117 مورد آن توسط لابراتوار تثبیت شده است، خبر داد.
وی همچنان از تعداد احتمالی افرادی که به این مرض مبتلا شده اند را بالای 372 نفر ذکر نمود.
داکتر محمد حسین اخلاقی مسئول بخش هماهنگی آمرین صحی ولایت بامیان گفت که یک کمیته اضطرار تشکیل شده و قرار است نیروهای PRT سه هزار واکسین در اختیار این کمیته قرار دهد تا حیوانات واکسین گردد.
مرض بروسیلوز که به آن تب مال نیز گفته می شود در ولسوالی های ورس، پنجاب و یکه ولنگ بامیان شیوع یافته است.

۰۸ مرداد، ۱۳۹۰

خشک سالی در بامیان را جدی باید گرفت

کمبود آب زراعتی و آب آشامیدنی در بامیان مشکلی است که قرا و قصبات مختلفی را تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از باشندگان را با خطر جدی زندگی مواجه نموده اند
که اگرمسئولین ذی صلاح و ذیربط توجه کافی ننمایند، اولاً مردم با یک فاجعه انسانی بزرگ مواجه خواهند شد که نتیجه ی آن بالا رفتن میزان مرگ و میر ناشی از کمبود آب های صحی آشامیدنی و مهاجرت های ناشی از این مشکل می باشند.
در ولسوالی های ورس و پنجاب و یکه ولنگ و تا حدودی دیگر ولسوالی های این ولایت مردم برای تهیه آب آشامیدنی خود ناگزیر می باشند یکی دو ساعت راه بروند تا آب مورد ضرورت اش را تهیه نمایند.
اکثر زمین های زراعتی به دلیل نرسیدن آب خشک و پژمرده شده و هیچ حاصلی را برای مالکین زمین نخواهند داشت.

۰۲ مرداد، ۱۳۹۰

بامیان شهر سکوت با مردم صبور

انسان موجودی است که مطابق شرایط زیست محیطی خود فکر می کند و تصمیم می گیرد و بالاخره کار و تلاش و فعالیت می کند.
به عنوان نمونه، وقتی در شهری باشی که از امکانات بیشتری برخوردار باشند بیشتر به فکر داشتن تسهیلاتی مانند آب، برق و دیگر خدمات شهری می باشی و همچنان آرزوهایت نیز تغییر می کند و متفاوت است، آرزوی داشتن موتر، خانه خوب با داشتن چندین اتاق و باغ و سایر ویژگیهایی که خانواده و فامل از آن استفاده مطلوب نمایند و لذت ببرند، سرمایه های کلان و بلندینگ های چندین طبقه و هزاران خواب و خیال دیگر
ولی و اما وقتی در بامیان باشی تمام فکر تو متمرکز است به این که پول نان خشک و نیم کیلو کچالو را چگونه پیدا کنم و شب با اهل و عیال با شکم گرسنه سر در بستر نگذاریم.
و این در حقیقت زندگی در بامیان است و شاید فعالیت های مدنی هم چیزی غیر از این نباشد؛ البته منهای یکی دو نفر

۰۴ تیر، ۱۳۹۰

پارلمان؛ خانه ملت یا صحنه نبرد و سهم ما در این میان؟

محکمه خاص حکمش را صادر کرد و مردم افغانستان را یک بار دیگر دچار حیرت و پریشانی نمود؛ پریشانی که ناشی از شاخ دادن گاوهای چموش و له شدن ضعیفان این مرز و بوم است.
در این آشفته بازار بیشترین آسیب را مردم هزاره متحمل خواهند شد زیرا:
اولاً هزاره ها فاقد رهبری منسجم و مردمی است
دوماً سیاست مداران کهنه کارش اراده کافی ندارند و سیاست مداران نسل دوم آن فاقد پشتوانه لازم مردمی  و دریایت کافی می باشند
سوماً هزاره ها به علت محرومیت های تاریخی و سیاسی که در سده های اخیر متحل شده اند، اولاً فاقد شبکه بندی حمایتی در سطح کشور، منطقه و جهان است که این امر باعث می گردد تا در صحنه  بازی های سیاسی درون و برون نظام سیاسی این کشور و آنچه در این کشور و برای این کشور نقش می گیرند و یا در حال نقش گرفتن اند کورکورانه و بدون آگاهی و دانش وارد شوند.
این ورود در قضایا که در حقیقت حضوری است نمادین و سمبولیک باعث شده است که از یک طرف مردم ما خود را در نظام ببینند و از سوی دیگر عملاً هیچگونه تأثیر و سهمی عملیاتی در تحولات نداشته باشیم.
پارلمان که می باید خانه ملت باشد امروز تبدیل شده است به صحنه نبرد و انتقام گیری جناح های مختلف که هرکدام با توجه به منافع خود و گروهای داخلی و منطقه ای و بین المللی خود آگاهانه و هدفمندانه خویشتن را آرایش می نمایند ولی آنچه گنگ و مبهم است مردم ماست که در این غایله هم باید قربانی بدهند و هم ندانند که به کدام سو روان اند و یا باید بروند؟

۲۱ خرداد، ۱۳۹۰

جواد ضحاک؛ کتاب نانوشته شهید مزاری به مزاری پیوست

شهید جواد ضحاک، درحالی به پیر و پیشوای خویش مزاری بزرگ پیوست که خود تبدیل به مزاری دیگر برای مردمش شده بود.
شهید جواد ضحاک از روزی که گلشهر (منطقه ای در مشهد ایران) را ترک و همگام و همراه مزاری شد تا روزی که روی شانه های خروشان و سیل آسای جمعیت عزادار و ماتم گرفته و اشک ریزان بامیان حمل می شد، کتابی است بزرگ و قطور که فرصت بلند و قلم توانا و پژوهشگرانه می طلبد تا ورقی از آن را بنویسد.
ولی کوتاه سخن اینکه شهید جواد ضحاک با داشتن ویژگی های چون امانتداری، شهامت، شجاعت، مردانگی و صداقت و تعهد توانست ضمن همراهی و همگامی بابه مزاری، به فرد مورد اعتماد،رازدار و محرم پیشوای شهید بابه مزاری مبدل شود.
این ویژگیهای جواد و این اعتماد بابه باعث شد که جواد ضحاک در جریان ملاقاتها، موضع گیریها، دوستی ها و دشمنی ها و رفاقت ها و رقابت هایی قرار گیرند که در درون جریان عدالت خواهی و حق طلبی با محوریت مزاری شهید اتفاق می افتادند؛ و در نتیجه جواد خود کتابی بود نانوشته از جریان عدالت خواهی و فریادگری، کتاب نانوشته شهید و منادی عدالت و برابری مزاری بزرگ.
آری؛ جواد ضحاک کتاب نانوشته شهید مزاری بود که به مزاری پیوست و با دفن شهید ضحاک خاطرات و یادهایی که در سینه سوزان جواد از این جریان نهفته بود نیز دفن شد.
خاطراتی که شهید جواد وعده داده بود که شرایط اگر فراهم گردد، خواهد گفت

۲۲ اردیبهشت، ۱۳۹۰

سفر شرکت های داوطلب استخراج معدن حاجیگگ به بامیان

شرکت های داوطلب استخراج معدن آهن حاجی گگ پس از دیدن معدن با والی بامیان حبیبه سرابی ملاقات نمودند.
در این ملاقات که با حضور معین وزارت معادن صورت گرفت، والی بامیان با تأکید از شرکت ها خواست که در صورت برنده شدن هر کدام شان باید سه مسئله اجتماعی، محیط زیستی و آثار و میراثهای فرهنگی بامیان را جدی گرفته و آنها را رعایت نمایند.
که مسئولین و نمایندگان با صلاحیت این شرکتها ضمن استقبال از آن وعده دادند که در قسمت رعایت این سه مورد درست عمل نمایند.
در این ملاقات انجنیر نصیر احمد درانی معین امور تنظیم و انسجام معادن وزارت معادن، که همراه شرکتهای داوطلب به بامیان آمده بود، نیز حضور داشت.
وی هدف از سفرش را نشان دادن معدن جاجیگگ به شرکت های داوطلب از نزدیک اعلان نمود.
وی اضافه نمود پس از اعلان به مزایده گذاشتن این معدن شرکت های زیادی علاقه مندی شان را نشان دادند که از آن جمله تنها 22 شرکت شارت لیست شده اند و وزارت معادن این 22 شرکت را به کابل دعوت کردند که در ظرف یک روز وزارت و دو روز شرکتها با ارائه پرزنتشن های شان از توانمندی های مالی، تخنیکی، تجارب کاری و فعالیت های فعلی شان به ما معلومات دادند.
وی آخرین تاریخ تسلیمی پروپوزلهای شرکت های داوطلب را سوم اگوست 2011 اعلان نمود و وعده داد تا آخر سال جاری میلادی شرکت برنده اعلان خواهند شد.
آقای درانی تأمین منافع ملی، عواید ملی، توانمندیهای کیفی و کمی شرکتها و عرضه خدمات بهتر برای بامیان و مردم ساحه و کسانی که در معدن کار می کنند را در برنده شدن شرکت مهم و تعیین کننده خواند.
معین امور تنظیم و انسجام معادن وزارت معادن تاکید نمود که ما تمام خدمات از قبیل مکتب، کلینیک و دیگر خدمات لازم را در نظر می گیریم.
معدن آهن حاجیگک در سال ۱۳۳۹ هجری خورشیدی شناسایی شد و تا حالا دوبار مورد بررسی قرار گرفته است. معدن حاجیگگ 16 کیلومتر طول و ۵۵۰ متر عمق دارد.
براساس تخمین ها، استخراج تمامی آهن موجود در این معدن، به یکصد و هشتاد سال وقت نیاز خواهد داشت.

۱۴ اردیبهشت، ۱۳۹۰

فعالین مدنی و رسالت های شهروندی

با حرکت های مدنی دو سه سال اخیر در بامیان که بیشتر شان نمادین و طنزگونه بوده اند، دو امر مسلم و واضح می گردد:
اول: حکومت محلی بامیان به دموکراسی، حقوق شهروندی، آزادی بیان و انسانی ساختن حاکمیت با تمام عناصر و مؤلفات شان باور دارد و از نهادینه کردن آنها نیز نه تنها هراسی ندارد، بلکه از آن استقبال و حمایت نموده و می نمایند.
دوم: با توجه به چالشهای که عده ای با عناوینی چون ملکیت و غیره در مسیر انکشاف و پروژه های انکشافی ایجاد می نمایند و عملاً حکومت محلی را از تطبیق پروژه های عام المنفعه باز می دارند و از جانب دیگر مسئولین ارشد را مصروف این گونه دست اندازی های می کنند و این سبب می شود که بخشی از انرژی شان صرف رسیدگی به حل این گونه موارد گردد؛
بناءً رسالت شهروندی حکم می کند و وجدان انسانی می گوید و خرد جمعی و جامعه محور ما اقتضا می کند که فعالین مدنی آرام ننشینند و به مردم و کسانی که مانع تطبیق پروژه های عام المنفعه می شوند، حداقل فهمانده شوند که این کاری نیست مقرون به صواب بلکه کاری است در جریان خواست آنانی که می خواهند بامیان و بامیانی ها محروم از انکشاف و رفاه باشند.
اگر فعالین مدنی در قبال برخی فعالیت ها، که عده ای با برچسب مردم مانع عمران و انکشاف می شوند، سکوت نمایند و آرام بنیشینند مثل شان مثل مگسانی اند که فقط گرد زخم می چرخند و می پیچند و از آن ارتزاق می نمایند و در قبال حراست و حفاظت و سلامتی و پیشرفت عرصه ها و ساحه های سالم و قابل انکشاف بدن هیچ نمی اندیشند و نمی بینند.

۳۱ فروردین، ۱۳۹۰

غرس بیش از دوهزار اصله نهال در بندامیر

به تعقیب پلان حکومت محلی بامیان مبنی بر غرس یک میلیون نهال در بامیان در سال1390، امروز چهارشنبه آخرین روز ماه حمل بیش از دو هزار اصله نهار در بندامیر، اولین پارک ملی افغانستان، با حضور والی بامیان داکتر حبیبه سرابی و چند تن از روسا و مسئولین ادارات دولتی و غیر دولتی غرس گردیدند.
این کمپاین نهال شانی که به هدف سرسبز ساختن بامیان راه اندازی شده است، قبلاً در نقاط مختلف بامیان توسط مردم و نهادهای دولتی اجرا شده اند.
با توجه به پلان سرسبزی بامیان که اهداف محیط زیست سالم و پاک را نیز تأمین و تحقق می بخشد، کاری است قابل قدر، و مطئمیناً چهره بامیان را در پنج سال آینده زیبا و با نشاط می سازد.
به نظر این قلم حبیبه سرابی والی بامیان با این کار خویش ثابت می نمایند که ایشان دور از هرگونه حب و بغضی قهرمان محیط زیست می باشند. عنوانی که زیبنده این بانوی فعال می باشد.
حبیبه سرابی علاوه بر سعی و تلاشی که در راستای اهداف بلند محیط زیستی دارد با گرایش به گزینش و حمایت از حضور جوانان در عرصه های مختلف حکومتی نیز توانسته در مدت دو سه سال اخیر بخش اعظم از ادارات را با نیروی قدرتمند و پر انرژی جوانان تحصیل کرده جهت عرضه بهتر خدمات حکومتی عیار سازند، کاری که جا دارد که از طرف جوانان و جوان دوستان مورد تقدیر و امتنان قرار گیرند

۱۶ فروردین، ۱۳۹۰

اندر باب مشاور و کارشناس

به نقل از نامه وارده مندرج در شماره 1119 روز چهارشنبه 10 حمل روزنامه هشت صبح<<بحث مشاور و مشاورین و معاشات دالری شان از دیر زمانی است که در محافل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نهادهای داخلی مطرح بحث بوده و به یک موضوع حاد سیاسی و اجتماعی مبدل گشته است>>
در این نوشته از غزنی نمونه آورده است، اما آنچه واقعیت دارد این است که در این ایام و لیالی کسی که مهارت های کاری و تحصیلات عالی نداشته باشند و با کمی واسطه و بندبازی می توانند خیلی راحت مشاور و یا کارشناس شوند.
با توجه به مشاهدات و تجاربی که از این جماعت دیده ایم،کار مشاورین و کارشناسان بسیار سهل و آسان است.
که عمده ترین و بیشترین کارهایی که انجام می دهند به دو بخش تقسیم می شوند:
بخش اول کارهای شاقه که شامل: بدرقه مقامات، پس و پیش ماشین و موترش دویدن، عکاسی و بعضاً فلم گرفتن و...
بخش دوم کارهای نیمه ثقیل که شامل ایمیلینگ، چتینگ، بلاگینگ و غیره
اما پرظرفیت ترین اشخاص و با توانایی های خوب کاری و انرژی در بست های چهار و پنج و شش مجبور است با معاش ناچیز و بدون امیدداشت به اینکه کسی در جستجوی زمینه های رشد شان باشند.
وقتی مشاور و کارشناس که اصولاً می باید از لحاظ ظرفیت بالاتر از مقام مسئول باشند تا ایشان را در اجرای بهتر امور کاری اش یاری رساند ولی در عمل چنین نباشند از این روند چه توقع می توان داشت.
اگر در یک اداره هفت کارشناس و مشاور باشند، معاش یک ماهه شان می شود ده هزار و پنچصد دالر آمریکایی و معاش یک ساله شان می شود یک لگ و بیست و شش هزار دالر آمریکایی.
پولی که با آن می توان خیلی تغییرات در روند سازندگی یک شهر رونما کرد.

۱۱ فروردین، ۱۳۹۰

ده سال زدی خراب کردی، پروا ندارد

دوستانی که با انترنیت سر و کار دارند می دانند که بعضی ها خیلی پشت کار دارند و هر روز مطلبی را پست می کنند و به روز می سازند ولی من از جمله کسانی هستم که کمتر علاقه دارم و کم تر می نویسم.
اما این دو جمله رئیس صاحب جمهور در مراسم فراغت بیش از بیست هزار محصل مرا واداشت که این دو جمله را پست نمایم تا همه قضاوت نمایند که رئیس صاحب جمهور چقدر منصفانه و یا نه سنجیده فرموده اند.
جمله اول: دیر آمد خیر است؛ ده سال زدی خراب کردی، پروا ندارد
جمله دوم: اگر وجدانی در غرب باقی مانده باشد، اگر وجدانی در آن جا باقی مانده باشد

۱۹ بهمن، ۱۳۸۹

پارلمان باز هم ناکام شد

نتایج انتخابات امروز برای تعیین رئیس مجلس نمایندگان افغانستان باز هم بی نتیجه ماند
در دور اول از مجموع 6 نفر کاندید هیچکدام موفق به آرای معیاری که 50+1 رای می باشد نشد و انتخابات به دور دوم کشیده شد.
در این دور دو نفر کاندیدان پیشتاز که آقایان سجادی و پیمان بودند باهم به رقابت پرداختند که نتیجه آن 39 رای باطل، 40 رای سفید، پیمان 69 رای و آقای سجادی 87 رای را از آن خود نمودند.
در نتیجه پارلمان دور باطل دیگری را تجربه نموده و پس از دو هفته کشمکش نتوانست که رئیس خود را انتخاب نمایند.

۰۲ بهمن، ۱۳۸۹

انتخابات در شورای ولایتی بامیان

امروز شنبه دوم جدی دور دوم انتخابات هیئت اداری شورای ولایتی بامیان برگزار گردید.
در این انتخابات که برای تعیین رئیس، معاون و منشی شورا برگزار گردید آقای جواد ضحاک به عنوان رئیس و خانم اقبال زاده به عنوان معاون و خانم زینب نوری به عنوان منشی شورای ولایتی انتخاب گردیدند که در نتیجه هیچگونه تغییری در هیئت اداری شورا رونما نگردید.
جواد ضحاک برای ریاست شورای ولایتی از مجموع 9 رای با کسب 5 رای و خانم اقبال زاده بدون رقیب و خانم نوری با 6 رای برنده شدند.
رقیب آقای ضحاک عزیز الله شفق و رقیب خانم نوری حاجی حیدر علی احمدی بودند.
این سومین دور پیا پی است که جواد ضحاک به عنوان رئیس شورای ولایتی کار می کند.
یک سال از دور اول و این دومین سال است که برای دور دوم شورا ایشان رئیس می باشد