۰۴ مرداد، ۱۳۹۱

قطعنامۀ فعالین مدنی بامیان در اعتراض به بیکارگی ها سارنوالی استیناف ولایت بامیان درپی قتل شکیلا.


بنام خداوند دادگر

قطعنام
ۀ فعالین مدنی بامیان در اعتراض به بیکارگی ها سارنوالی استیناف ولایت بامیان درپی قتل شکیلا.
وَمَن قُتَِلَ مظلومأفقد جعلنالِوَلِیِِّهِ سلطانا
قرآنکریم؛سوره اسراءِآیه 33
میدانید که طی دوسال اخیر اوضاع بامیان درجهت مصؤنیت حیثیت وعزت مردم بامیان روبه وخامت گذاشته وسیروارونه دارد.از قتل مرموز ومشکوک شکیلا که در منزل آقای واحدی بهشتی اتفاق افتاد تقریباً نیمی یکسال می گذرد که هیچ سرمویی ازین جنایت آشکار، فاش نگردیده و هرلحظه و هرگاه از سوی مقام ریاست سارنوالی استیناف بامیان پیرامون قضیه صحنه سازی های نو میشود وتحریف های صریح وقیاسات شکمی و از قانون مطابق رأی سید یحیا تفسیر گردیده و قضایای جنایی که به عنوان آسیب اجتماعی رخ نموده است جلو
ۀ قومی ونژادی می یابد.
قضیه شکیلا تنها قضی
ۀ جنایی ای نمی باشد که تحقیقات لازم پیرامون آن صورت نگرفته است وآقای واحدی تنهاسید نیست که به او اینهمه چسپیده اند وشکیلاتنها مقتولی نیست که اینگونه مظلوم مانده باشد؛ بلکه قضایا و موارد دیگری نیز ازین دست وجود دارد که باموجودیت شواهد بسیار در پشت پرده های فراموشی افتاده و در زمینۀ صحنه سازی ها و لابی گری های سید یحیا روی قضایای ازین قبیل خاک پاشی شده است که بطور نمونه به برخی از آنها ذیلاً اشاره میشود.
الف) قضیه شانزدهم ماه عقرب 1389 یکه اولنگ وقتل مشکوک عبدالوهاب.
ب) قضیه مورخ 27 قوس 1389 خوال مرکز بامیان که حاکی از تجاوز جنسی یک فرد 45 ساله بالای دختر پانزده ساله میباشد.
ج) قضی
ۀ بیست و دوم برج پنجم سال 1390 یکه اولنگ که خانمی از آن ولسوالی درحوالی مرکز یکه اولنگ مورد تجاوز دسته جمعی قرار گرفت.
د) موضوع دختر سید که همراه بایکی از افراد غیرسادات وبه تعبیر دیگر «هزاره» میخواست ازداواج نماید که ازجنجتل های آن تمامی مردم بامیان آگاهی دارند.
بهرحال قضایای مذکور تنها قضایایی نیست که مورد پی گیری قرار نگرفته باشد، بلکه از معدود مواردی است که تمام شهروندان از آن وقوف دارند والا خدا میداند که به چه میزان ازین قضایا وجود دارد که در موعد خودش به حساب آنها نیز رسیدگی مدنی خواهندصورت گرفت.
شهروندان بامیان !
با تذکر موارد قضایی و جنایی بالا می توان خاطرنشان ساخت که فعالین مدنی بامیان هیچ گونه انگیز
ۀ تخریبی وقوم گرایانه نداشته وبلکه می خواهند تمامی آنچه را که سارنوال مؤظف استیناف بامیان رنگ و بوی قومی داده است به محاسبه گرفته و از این روش خطرناک جلوگیری به عمل آورد.
فلهذا ما شهریان بامیان وفعالین مدنی این ولایت از مقامات مسؤل وبلند رتب
ۀ دولتی در خصوص از مقام لوی سارنوالی کشور تقاضامندیم که قضایای یاد شده و یادنشدۀ سربسته و محفوظ مانده به ادارۀ سارنوالی ولایت بامیان را تسریع اجرایی بخشیده و در امربکارگماشتن عملۀ خویش در این اداره تجدید نظر نموده و از این جهت ما بامیانی ها خواسته های خویش را بطور آتی یاد آورمی شویم.
1
رئیس سارنوالی استیناف ولایت بامیان خواستار استعفای خویش گردیده وبرای تمام قضایای جنایی که وارونه ارزیابی نموده است رسماً پاسخ گوی باشد.
2 - هیئت بلند مرتب
ۀ باصلاحیت از ادارۀ لوی سارنوالی بخاطر پاک سازی وارزیابی های دوسیه و اسناد موجود سارنوالی بامیان در ولایت بامیان اعزام گردیده و به بررسی قضایابپردازند.
3 - بخاطر ارزیابی دقیق حادث
ۀ قتل شکیلا هیئت باصلاحیت مرکب از لوی سارنوالی وحقوق بشرو در رأس خانم سیماسمر معرفی گردیده و عاملان این جنایت را به چنگال قانون بسپارند.
4
سارنیار سید یحیا بخاطر کوچک جلوه دادن قضیۀ قتل شکیلا در محضررسانه ها مورد استیضاح قرار گرفته و از تمامی اهالی رسانه ها معذرت خواهی نمایند.
5 - آقای واحدی بهشتی که متهم درقتل شکیلا است در محکمه حضوریافته ورفع اتهام نموده والامورد پی گرد قانونی و مجازات قرار گرفته وبرای بازی گری ها وصحنه سازی ها به منظور فرار از پی گیری قضیه رسماً از محکمه ، فعالین مدنی و ارگانهای ناظر عدلی قضایی معذرت خواهی نماید.
6
تا پی گیری جدّی و واقعی وقانوی قضایای انباشته در سارنوالی صورت نگیردمامردم بامیان به خاموشی نگراییده و در هر فرصت به اعتراض خویش دوام میدهیم تاباشد که دستان ناقابل جنایتکاران کوتاه شوند.
به امید تحقق عدالت نهایی
.

شهروندان عدالت خواه وفعالین مدنی بامیان
4/5/1391

۱۱ تیر، ۱۳۹۱

قطعنامه تظاهرات مردمی بامیان در اعتراض به اعلان نتیجه سروی اقتصادی، اجتماعی و دموگرافی ولایت بامیان

از آنجائیکه مردم بامیان، مردم صلح دوست، مدنی و عدالت خواه بوده و از آغاز روند جدید در کشور حمایت کرده و همواره خواسته هایش را با زبان منطق و عقلانیت به صورت مسالمت آمیز بیان داشته اند؛
با این وجود مردم بامیان از نبود انکشاف متوازن و عدالت اجتماعی رنج کشیده اند؛ که بار دیگر این حق تلفی و بی عدالتی از دریچه احصائیه مرکزی، بامیان و بامیانی ها را ناجوان مردانه هدف قرار داد.
با توجه به اهمیت آمار و احصائیه، در راستای طرح و تطبیق برنامه ها و پلان های انکشافی، مردم بامیان از اقدام آزمایشی سروی اقتصادی، اجتماعی و دموگرافی نفوس بامیان، استقبال نموده و آغاز آن را برای بهبود زندگی خویش مهم پنداشته و امیدوار بودند تا در پرتو نتیجه این سروی مسئولین حکومتی و مراجع تصمیم گیری مطابق نیازمندیها، ظرفیت ها و محرومیت های این سامان اقدامات مفید و پایدار نمایند.
اما با اتمام جریان سروی و چند ماه انتظار، با تأسف مردم بامیان ناباورانه شنیدند که احصائیه مرکزی جمعیت این ولایت را (368395) نفر به صورت قطعی و تغییر ناپذیر اعلان کرد.
و این در حالی است که:
1. آمار منابع تطبیق کننده برنامه واکسیناسیون، اطفال زیر سن پنج سال را 167000 طفل نشان می دهد؛
2. شاگردان مکاتب در سطح ولایت که اصولاً اطفال بین سنین 7 الی 18 سال هستند، طبق آمار ریاست معارف این ولایت 134000 شاگرد می باشند؛
3. واجدین رای دهی که قانوناً افراد بالای سن 18 سال هستند و در سال 1389 کار رای دهی اخذ کرده اند، 242005 نفر بوده اند؛
4. اطفال بین سنین 5 الی 7 سال که شامل برنامه واکسیناسیون نیستند و ده ها هزار طفلی که به دلایل مختلف از نعمت شمولیت در مکاتب محروم هستند و در هیچ منبعی از آنها ذکری نیامده اند
5. همچنان طبق آمار منابع و مراکز ملی و بین المللی همانند برنامه همبستگی ملی، سازمان ملل متحد و برنامه واکسیناسیون ملل متحد، نفوس تقریبی بامیان را قبلاً بین 650000 الی 750000 نفر تخمین نموده اند.
بناءً مردم بامیان و شرکت کنندگان تظاهرات امروزی، با توجه به آمار و دلایل فوق، آمار ارائه شده توسط احصائیه مرکزی را غیر منطقی، غیر واقعی و مغرضانه می دانند؛ و اعتراض و خشم شدید خویش را نسبت به آن ابراز داشته و خواهان توجه مراجع و مسئولین ذیصلاح ملی و بین المللی در موارد آتی می باشند:
1. نفوس اعلان شده توسط احصائیه مرکزی برای مردم بامیان قابل قبول نیست و کاملاً مردود است؛
2. استخدام کارمندان و همچنان تأمین و استفاده از امکانات برای تطبیق سروی، غیر شفاف بوده و بودجه هنگفت و کلانی که به مصرف رسیده است نتیجه ی مطلوب و متوقعه را نداده است. بناءً خواهان رسیدگی و تعقیب چگونگی مصرف آن هستیم.
3. از مراجع ذیصلاح در این ارتباط، غرض تحقق عدالت و تثبیت نفوس واقعی خواهان پیگیری صریح، قانونی و عادلانه می باشیم.
و من الله التوفیق
مردم بامیان
یکشنبه 11 سرطان 1391


۰۳ تیر، ۱۳۹۱

جاري شدن سيلاب ها در چند ولسوالي ولايت باميان


بر اثر سرازير شدن سيلاب ها در روز هاي اول و دوم سرطان سال جاري در ولسوالي هاي يكه ولنگ، سيغان و كهمرد باعث وارد آمدن خساراتي در بخش هاي زراعت، خانه هاي رهايشي، سرك ها، جوي ها، كانالهاي آبياري، چشمه ها، بندهاي آب و از بين رفتن ده ها راس مواشي مردم و ساكنان اين مناطق گرديده اند.
طبق گزارش هاي اوليه چندين قريه در ساحات سرقول، نيطاق، فيروز بهار و دره علي در ولسوالي يكه ولنگ؛
قريه هاي تاتار، باجگاه، مدر و پغمانيا در ولسوالي كهمرد؛
قريه هاي جنگلگ، ده ايمان، ده نوله، قره خوال، پشنگ، امرود، باغ ميران، تنگي غوراب در نتيجه سيلاب هاي دو روز اخير آسيب ديده اند.
طبق گزارش هاي ابتدائي رسيده از ساحات متضرر شده، صدها جريب زمين هاي زراعتي، باغات، دهها باب منازل رهايشي به صورت قسمي و يا كلي و ده ها كيلومتر سرك تخريب گرديده و ده هار راس مواشي از بين رفته اند.
طبق آخرين گزارش، راه هاي مواصلاتي بين اشپشته و مركز ولسوالي كهمرد به كلي مسدود وهمچنان راه هاي مواصلاتي ساير مناطق بين قريه جات مسدود گزارش شده اند كه در نتيجه آن صدها خانواده ي متضرر شده نيازمند كمك هاي اوليه و عاجل غذائي و غير غذائي و صحي مي باشند.
كميته مبارزه با حوادث باميان، در نشست اضطراري روز شنبه سوم سرطان، هيئت هائي را جهت بررسي اوضاع مناطق آسيب ديده توظيف و از تمام ادارات و موسسات عضو خواست تا جهت رساندن كمك هاي اوليه و عاجل دست داشته شان آماده باشند.
داكتر حبيبه سرابي والي باميان و رئيس كميته مبارزه با حوادث ولايت باميان همراه با رضا رفعت رئيس مبارزه با حوادث و سكرتر كميته در نشست مطبوعاتي كه با رسانه داشت، رقم و آمار دقيقي از خسارات وارده ارائه نكرد؛ و وعده داد كه پس از بررسي هاي تيم هاي توظيف شده بررسي و ارزيابي خسارات اعلام خواهند شد.
رضا رفعت با توجه به وسعت تخريبات و خسارات سيلاب ها تأكيد نمود كه بدون كمك از مركز، اداره محلي باميان و موسسات همكارش قادر به جوابگوئي نيازمندي هاي آسيب ديدگان نيستند.     

۱۷ فروردین، ۱۳۹۱

وبلاگ های بامیان رنگ از رخش پریده

بعد از مدت های نگاهی به صبح بامیان، که روزی و روزگاری با چه شوق و علاقه ای ایجادش کردم، انداختم و دیدم که چقدر دیر می شود که به روز نشده است.
از خودم پرسیدم که چرا هیچ علاقه ای برای نوشتن در خود احساس نمی کنم؟
بعد پرسیدم آیا تنها صبح بامیان چنین روزگاری را تجربه می کند یا نه؟
به خیلی از وبلاگهای دیگر که دقت کردم دیدم که همه به چنین سرنوشتی دچار اند؛ حتی وبلاگ زندگی در بامیان که روزگاری مرجع و حضور گاه بامیانی ها و بامیان دوستان بود مدت هاست که خیلی کسیل و خسته دیده می شوند.
از روزی که اقای نظری سفر کرده و هزاران کیلومتر از بامیان فاصله دارد این وبلاگ با یک خدا حافظ بامیان سکوت اختیار کرده است و مهمتر اینکه قبل از این سفر نیز زندگی در بامیان خیلی خسته و بی رنگ و رخ دیده می شد و هرچند هفته یک بار به روز می شد و بس.
بهر حال آرزو دارم که بامیان شاد و آباد و پرنشاط باشد

۰۵ دی، ۱۳۹۰

دستگیری عبدالله برات، اما و اگرهای دیگر

دوشنبه شب، بین ساعت های 11-12 نیمه شب چندین پیامک کوتاه (Message) را دریافت نمودم که محتوای پیامک ها خبر دستگیری عبدالله برات و داوود وصل بود.
روز دوشنبه این خبر انعکاس بسیار گسترده ی فیس بوکی در پی داشتند.
بنده به عنوان یک شهروند عادی این ولایت و بدور از هرگونه حب و بغضی، می پذیرم که عبدالله برات یکی از فعالین محوری مدنی در بامیان است و اینکه ایشان به چه جرم و یا اتهامی دستگیر شده است کاملاً از آن  بی خبرم و هیچ اطلاعی ندارم.
ولی دستگیری ایشان می تواند محکی باشد بر تحمل پذیری، قانون مندی، آزادی های مدنی و از همه مهتر مشق و به تجربه گرفتن دموکراسی در بامیان و حکومتداری خوب آن.
قطعاً فعالین مدنی و طرفداران ارزش های مدنی و دموکراسی منتظر برخوردهای بعدی با این دو تن می باشند و اگر امروز قضاوت نتوانند، فرداها به درستی به قضاوت گرفته خواهند شد.
توقع می رود که تمام طرف های ذی دخل از برخورد سلیقه ای و برگرفته از حب و بغض های شخصی خود داری نمایند و برای نهادینه شدن ارزشهای انسانی و دموکراسی تلاش کنند.  

۰۹ مهر، ۱۳۹۰

سرگذشت پروژه گردن دیوال

منبع: لیگان؛ محمد سرور جوادی

قرار است پروژه گردن دیوال فردا توسط معاون دوم رییس جمهور وخیل وحشم شان رسما افتتاح گردد، این پروژه یكی از حیاتی ترین پروژه های زیر بنایی برای ولایات مر كزی كشور ویكی از بناهای مهم ترانسپورتی برای افغانستان ومنطقه است
گردن دیوال منطقه ای است در حصه دوم بهسود كه شاهراه كابل - هرات از آن می گذرد، در سال 1342 زمانی كه آلمانیها می خواستند این شاهراه را تمویل كرده هرات را از مسیر ولایات غور وبامیان ومیدان به كابل وصل نمایند، پروژه گردن دیوال در اسناد دولتی ثبت شد ولی حلقاتی در درون سلطنت ظاهر خان با این پروژه مخالفت كرده مسیر شاهراه از ولایات مركزی تغییر وبه سمت شرق وجنوب كشانده شد. جاده كابل - هرات كه اكنون ولایات میدان، غزنی، قندهار، زابل، نیمروز، فراه وهرات را در نوردیده به مرزهای غربی كشور می رسد در واقع پروژه تغییر یا فته گردن دیوال است.
آلمانیها مسیر تغییر یافته را تمویل نكردند اما ایالات متحده آمریكا در رقابت با روسیه كه شاهراه كابل - شمال از مسیر سالنگ را اعمار می كردند،دست به اقدام شده وجاده موجود اعمار گردید، در سال 1348 ظاهر شاه یك سفر به هزاره جات نمود ودر آن سفر عمده ترین خواست مردم مناطق مركزی احیای پروژه گردن دیوال بود، ظاهر شاه نیز به مردم وعده سپرد تا این پروژه احیا شود ودر همان سال این پروژه مجددا شامل اسناد رسمی دولت گردیده واز سال 1355 كار زیر بنایی آن آغاز وتا زمان كودتای كمونیست ها الی كوتل ملا یعقوب قسمت زیادی از كار های زیر بنایی این پروژه تمام شده بود.
از سال 57 تا سال 85 هیچ یادی ازین پروژه نمی شد ودرآغاز سال 85 تا جایی كه من اطلاع دارم برای اولین بار تعداد 12 نفر از وكلای هزاره در مجلس نمایندگان كه هسته گروه "مجمع سیاسی راه نو" را تشكیل می دادند در نشستی با رییس جمهور كرزی، ادامه كار این پروژه را جزء خواستهای اساسی شان مطرح وقرار شد در یكی دو جلسه كارشناسی وبحثهای تخصصی روی آن تصمیم گرفته شود كه سر انجام در بهار همان سال پیشنهادی از سوی 7تن اعضای این گروه امضاء وآقای كرزی حكمی را در پای آن صادر نمود" ملاحضه شد پیشنهاد اعضای ولسی جرگه منظور است، وزارت فواید عامه بطور عاجل جهت سروی ودیزاین آن جهت براورد بودجه ساخت اقدام ووزارت مالیه برای تمویل آن سه میلیون دلار تامین نماید"(متن سند موجود است)این حكم اگرچه دارای قید فوریت بود ولی صرف سروی ودیزاین را در بر می گرفت وبر خلاف خواست وتوافقات شفاهی هیچ اشاره ای به حدود زمانی احداث آن نداشت لذا تعداد زیاد تری از وكلای ولایات میدان، بامیان، دایكندی، غور،بادغیس وهرات طی نشستهایی با معاون دوم رییس جمهور وبه همراه ایشان باخود آقای كرزی اصرار ورزیدند كه این پروژه شامل بودجه ملی گردیده كار عملی آن آغاز گردد كه سر انجام آقای كرزی بتاریخ 24عقرب سال 85 حكم شماره 3296 را صادر نمود" بمنظور رفع مشكلات اهالی ولایات...وبملاحظه ورقه در خواست نمایندگان مردم در ولسی جرگه هدایت داده می شود: وزارت فواید عامه پروژه احداث واسفالت سرك بهسود(1)، غور وهرات را شامل پلان سال 1386 آن وزارت نموده وكار آن را در سال آینده آغاز نماید، همزمان با آغاز كار احداث واسفالت این سرك از كار های تخنیكی پروژه متذكره مطابق به نورم های بین المللی كنترل جدی به عمل آورد."(متن سند موجود است)
در بودجه ملی سال 86 سه میلیون دلار برای سروی ودیزاین این پروژه منعكس شد ووزیر فواید عامه از نمایندگان تقاضای مهلت نموده بود تا بتواند با فرصت بیشتر وكیفیت بهتر این پروژه را دیزاین نماید مگر این كار بسیار طولانی شد وسر انجام نمایندگان در جریان تصویب بودجه سال 89 بالای حكومت فشار آوردند كه تا زمانی كه برای این پروژه بودجه ساخت تخصیص داده نشود حاضر به تصویب بودجه نیستند. وزارت مالیه در تعدیل بودجه پیشنهادی 20 ملیون دلار را برای ساخت این پروژه از منابع مالی ملی در نظر گرفت. لیكن شروع كار عملی در سال 89 دیده نشد واكنون تازه نشانه های عملی دیده می شود.
قرار بود از ولایت هرات تا به مركز ولایت غور این پروژه توسط ایران تمویل وكار شود ولی ظاهرا با مخالفت آمریكا مواجه شده واینك اداره انكشافی ایالات متحده آمریكا مسؤلیت تمویل وساخت آن را به عهده گرفته است واز مركز ولایت غور تا قسمتی از بهسود را كشور هندوستان تمویل وكار می نماید باقی آن تا به دوراهی سیاه سنگ واتصال جاده به سرك كابل _ بامیان توسط بودجه دولت افغانستان ساخته می شود.
اكنون با گذشت 48 سال از عمر چانه زنی ها وگفتگو ها بر سر این پروژه نه از دولتمردان آن زمان كسی است كه بیل وكلنگی بر زمین بكوبند ونه از ظاهر شاه اثری كه بگوید من به وعده ام عمل كردم ونه البته بسیاری از وكلای دوره قبلی كه حاصل ماهها چانه زنی شان با كرزی وتمویل كنندگان را به یاد كسی بدهند، فردا تعداد دیگری از حاشیه می روند ونمایشی خواهند داد
برای من این نمایشها مهم نیست بلكه مهم آن است كه آیا زمان ساخت این پروژه همانند زمان منظوری اش طولانی خواهد بود؟ آیا ما در زندگی خواهیم توانست از منافع عمومی این پروژه بهره بگیریم؟ به هر حال این مسؤلیت جمعی ماست كه بر سر چنین پروژه هایی سخت گیر باشیم چون منافع آن به همگان می رسد این جاده فواید بسیاری دارد كه دلایل منطقی ما را برای قناعت حكومت وتمویل كنندگان تشكیل می داد.
بگذارید درین جا از دو خاطره تلخ یادی كنم: درسال 86 وقتی به تعطیلات تابستانی به مر كز بامیان رفتیم هر لحظه مورد انتقاد با میانی های مركز بودیم كه چرا سرك را به سوی بهسود وپنجاب برده اید؟ آن ها می گفتند چون وكلا از آن سمت هستند مر كز با میان را در حاشیه قرار می دهند در حالیكه منافع این جاده برای تمام افغانستان است وبه منطقه ای خلاصه نمی شود واز سوی دیگر بامیان از هر طرف در حال دست رسی به جاده های اسفالت می باشد وما با آگاهی ازین پروژه ها برای پروژه اساسی تری تلاش می كردیم. دیگر اینكه پارسال در حین كمپاین انتخاباتی روزی در ده سرخ یكه ولنگ صحبت می كردم وموضوع بحثم عمده ترین مشكل هزاره جات بود كه به نظر من محاصره بودن این منطقه وعدم دست رسی شان به ماركیت ها است وراه حل آن را ارایه می دادم. یكی از محصلین سال چهارم دانشكده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه كابل بر خواست وگفت:این حرفها بسیار كلان است وبلند پروازی هایی كه دست رسی به آن یك رویا است! توبه حیث یك وكیل بگوی كه برای ما محصلین چرا اطاق كرایه نكردی ویا كرایه موتر مارا ندادی؟! پاسخ من این بود كه مردمی كه اندیشه شان تا این حد محدود باشد، سر نوشت محتوم شان تكرار تاریخ وماندن در زاویه های فقر وتهیدستی است.

۲۶ شهریور، ۱۳۹۰

بامیان امن از نا امنی کشور در رنج است

مثل ما بامیانی ها همانند کسانی اند که سیگرت نمی کشند ولی در همسایگی و همجواری کسانی قرار دارند که اهل دود و سیگرت هستند و از دود و سیگرت دیگران رنج می برند و مبتلا به انواع و اقسام بیماریهای گوناگون می شوند.
در شرایط فعلی ولایت بامیان به صورت کلی ولایت امن است و مردم این ولایت در هر نقطه ای از این ولایت قرار دارند در صلح، آرامش و امنیت زندگی می کنند و در قسمت تأمین صلح و امنیت همکاری جدی و همه جانبه ی با مسئولین حکومتی و امنیتی نیز دارند ولی آنچه مایه نگرانی است همسایه ها و راههایی که به این ولایت منتهی می شوند می باشد.
این ابر سیاه نا امنی که بر آسمان دیگر نقاط کشور سایه افگنده بامیان را نیز متأثیر نموده است و دودی که در هلمند و قندهار و میدان از شعله های آتش مخالفان برخاسته گهگاهی آسمان بامیان را نیز مکدر می سازند و فضای بیم و هراس و وحشت می آفرینند.
مردم بامیان از دولت مرکزی و جامعه جهانی و قوت های داخلی و خارجی توقع دارند تا در قسمت تأمین امنیت راه های مواصلاتی منتهی به بامیان جدیت بیشتر به خرج دهند و نقاط آسیب پذیری مثل دره شکاری و دو آب میخ زرین را که از مناطق همجوار چون تاله و برفک تهدید می شوند را در طرق مختلف از جمله تحت فشار قرار دادن ولایات شان تأمین امنیت نمایند.
زیرا وقتی دولت در بخش انکشاف و سازندگی توجه نمی کنند ولی مردم بامیان این حق شهروندی را دارند تا مطابق میل و خواست شان زندگی نمایند و از امنیت و آرامش برخوردار باشند.