۰۴ مرداد، ۱۳۹۱

قطعنامۀ فعالین مدنی بامیان در اعتراض به بیکارگی ها سارنوالی استیناف ولایت بامیان درپی قتل شکیلا.


بنام خداوند دادگر

قطعنام
ۀ فعالین مدنی بامیان در اعتراض به بیکارگی ها سارنوالی استیناف ولایت بامیان درپی قتل شکیلا.
وَمَن قُتَِلَ مظلومأفقد جعلنالِوَلِیِِّهِ سلطانا
قرآنکریم؛سوره اسراءِآیه 33
میدانید که طی دوسال اخیر اوضاع بامیان درجهت مصؤنیت حیثیت وعزت مردم بامیان روبه وخامت گذاشته وسیروارونه دارد.از قتل مرموز ومشکوک شکیلا که در منزل آقای واحدی بهشتی اتفاق افتاد تقریباً نیمی یکسال می گذرد که هیچ سرمویی ازین جنایت آشکار، فاش نگردیده و هرلحظه و هرگاه از سوی مقام ریاست سارنوالی استیناف بامیان پیرامون قضیه صحنه سازی های نو میشود وتحریف های صریح وقیاسات شکمی و از قانون مطابق رأی سید یحیا تفسیر گردیده و قضایای جنایی که به عنوان آسیب اجتماعی رخ نموده است جلو
ۀ قومی ونژادی می یابد.
قضیه شکیلا تنها قضی
ۀ جنایی ای نمی باشد که تحقیقات لازم پیرامون آن صورت نگرفته است وآقای واحدی تنهاسید نیست که به او اینهمه چسپیده اند وشکیلاتنها مقتولی نیست که اینگونه مظلوم مانده باشد؛ بلکه قضایا و موارد دیگری نیز ازین دست وجود دارد که باموجودیت شواهد بسیار در پشت پرده های فراموشی افتاده و در زمینۀ صحنه سازی ها و لابی گری های سید یحیا روی قضایای ازین قبیل خاک پاشی شده است که بطور نمونه به برخی از آنها ذیلاً اشاره میشود.
الف) قضیه شانزدهم ماه عقرب 1389 یکه اولنگ وقتل مشکوک عبدالوهاب.
ب) قضیه مورخ 27 قوس 1389 خوال مرکز بامیان که حاکی از تجاوز جنسی یک فرد 45 ساله بالای دختر پانزده ساله میباشد.
ج) قضی
ۀ بیست و دوم برج پنجم سال 1390 یکه اولنگ که خانمی از آن ولسوالی درحوالی مرکز یکه اولنگ مورد تجاوز دسته جمعی قرار گرفت.
د) موضوع دختر سید که همراه بایکی از افراد غیرسادات وبه تعبیر دیگر «هزاره» میخواست ازداواج نماید که ازجنجتل های آن تمامی مردم بامیان آگاهی دارند.
بهرحال قضایای مذکور تنها قضایایی نیست که مورد پی گیری قرار نگرفته باشد، بلکه از معدود مواردی است که تمام شهروندان از آن وقوف دارند والا خدا میداند که به چه میزان ازین قضایا وجود دارد که در موعد خودش به حساب آنها نیز رسیدگی مدنی خواهندصورت گرفت.
شهروندان بامیان !
با تذکر موارد قضایی و جنایی بالا می توان خاطرنشان ساخت که فعالین مدنی بامیان هیچ گونه انگیز
ۀ تخریبی وقوم گرایانه نداشته وبلکه می خواهند تمامی آنچه را که سارنوال مؤظف استیناف بامیان رنگ و بوی قومی داده است به محاسبه گرفته و از این روش خطرناک جلوگیری به عمل آورد.
فلهذا ما شهریان بامیان وفعالین مدنی این ولایت از مقامات مسؤل وبلند رتب
ۀ دولتی در خصوص از مقام لوی سارنوالی کشور تقاضامندیم که قضایای یاد شده و یادنشدۀ سربسته و محفوظ مانده به ادارۀ سارنوالی ولایت بامیان را تسریع اجرایی بخشیده و در امربکارگماشتن عملۀ خویش در این اداره تجدید نظر نموده و از این جهت ما بامیانی ها خواسته های خویش را بطور آتی یاد آورمی شویم.
1
رئیس سارنوالی استیناف ولایت بامیان خواستار استعفای خویش گردیده وبرای تمام قضایای جنایی که وارونه ارزیابی نموده است رسماً پاسخ گوی باشد.
2 - هیئت بلند مرتب
ۀ باصلاحیت از ادارۀ لوی سارنوالی بخاطر پاک سازی وارزیابی های دوسیه و اسناد موجود سارنوالی بامیان در ولایت بامیان اعزام گردیده و به بررسی قضایابپردازند.
3 - بخاطر ارزیابی دقیق حادث
ۀ قتل شکیلا هیئت باصلاحیت مرکب از لوی سارنوالی وحقوق بشرو در رأس خانم سیماسمر معرفی گردیده و عاملان این جنایت را به چنگال قانون بسپارند.
4
سارنیار سید یحیا بخاطر کوچک جلوه دادن قضیۀ قتل شکیلا در محضررسانه ها مورد استیضاح قرار گرفته و از تمامی اهالی رسانه ها معذرت خواهی نمایند.
5 - آقای واحدی بهشتی که متهم درقتل شکیلا است در محکمه حضوریافته ورفع اتهام نموده والامورد پی گرد قانونی و مجازات قرار گرفته وبرای بازی گری ها وصحنه سازی ها به منظور فرار از پی گیری قضیه رسماً از محکمه ، فعالین مدنی و ارگانهای ناظر عدلی قضایی معذرت خواهی نماید.
6
تا پی گیری جدّی و واقعی وقانوی قضایای انباشته در سارنوالی صورت نگیردمامردم بامیان به خاموشی نگراییده و در هر فرصت به اعتراض خویش دوام میدهیم تاباشد که دستان ناقابل جنایتکاران کوتاه شوند.
به امید تحقق عدالت نهایی
.

شهروندان عدالت خواه وفعالین مدنی بامیان
4/5/1391

۱۱ تیر، ۱۳۹۱

قطعنامه تظاهرات مردمی بامیان در اعتراض به اعلان نتیجه سروی اقتصادی، اجتماعی و دموگرافی ولایت بامیان

از آنجائیکه مردم بامیان، مردم صلح دوست، مدنی و عدالت خواه بوده و از آغاز روند جدید در کشور حمایت کرده و همواره خواسته هایش را با زبان منطق و عقلانیت به صورت مسالمت آمیز بیان داشته اند؛
با این وجود مردم بامیان از نبود انکشاف متوازن و عدالت اجتماعی رنج کشیده اند؛ که بار دیگر این حق تلفی و بی عدالتی از دریچه احصائیه مرکزی، بامیان و بامیانی ها را ناجوان مردانه هدف قرار داد.
با توجه به اهمیت آمار و احصائیه، در راستای طرح و تطبیق برنامه ها و پلان های انکشافی، مردم بامیان از اقدام آزمایشی سروی اقتصادی، اجتماعی و دموگرافی نفوس بامیان، استقبال نموده و آغاز آن را برای بهبود زندگی خویش مهم پنداشته و امیدوار بودند تا در پرتو نتیجه این سروی مسئولین حکومتی و مراجع تصمیم گیری مطابق نیازمندیها، ظرفیت ها و محرومیت های این سامان اقدامات مفید و پایدار نمایند.
اما با اتمام جریان سروی و چند ماه انتظار، با تأسف مردم بامیان ناباورانه شنیدند که احصائیه مرکزی جمعیت این ولایت را (368395) نفر به صورت قطعی و تغییر ناپذیر اعلان کرد.
و این در حالی است که:
1. آمار منابع تطبیق کننده برنامه واکسیناسیون، اطفال زیر سن پنج سال را 167000 طفل نشان می دهد؛
2. شاگردان مکاتب در سطح ولایت که اصولاً اطفال بین سنین 7 الی 18 سال هستند، طبق آمار ریاست معارف این ولایت 134000 شاگرد می باشند؛
3. واجدین رای دهی که قانوناً افراد بالای سن 18 سال هستند و در سال 1389 کار رای دهی اخذ کرده اند، 242005 نفر بوده اند؛
4. اطفال بین سنین 5 الی 7 سال که شامل برنامه واکسیناسیون نیستند و ده ها هزار طفلی که به دلایل مختلف از نعمت شمولیت در مکاتب محروم هستند و در هیچ منبعی از آنها ذکری نیامده اند
5. همچنان طبق آمار منابع و مراکز ملی و بین المللی همانند برنامه همبستگی ملی، سازمان ملل متحد و برنامه واکسیناسیون ملل متحد، نفوس تقریبی بامیان را قبلاً بین 650000 الی 750000 نفر تخمین نموده اند.
بناءً مردم بامیان و شرکت کنندگان تظاهرات امروزی، با توجه به آمار و دلایل فوق، آمار ارائه شده توسط احصائیه مرکزی را غیر منطقی، غیر واقعی و مغرضانه می دانند؛ و اعتراض و خشم شدید خویش را نسبت به آن ابراز داشته و خواهان توجه مراجع و مسئولین ذیصلاح ملی و بین المللی در موارد آتی می باشند:
1. نفوس اعلان شده توسط احصائیه مرکزی برای مردم بامیان قابل قبول نیست و کاملاً مردود است؛
2. استخدام کارمندان و همچنان تأمین و استفاده از امکانات برای تطبیق سروی، غیر شفاف بوده و بودجه هنگفت و کلانی که به مصرف رسیده است نتیجه ی مطلوب و متوقعه را نداده است. بناءً خواهان رسیدگی و تعقیب چگونگی مصرف آن هستیم.
3. از مراجع ذیصلاح در این ارتباط، غرض تحقق عدالت و تثبیت نفوس واقعی خواهان پیگیری صریح، قانونی و عادلانه می باشیم.
و من الله التوفیق
مردم بامیان
یکشنبه 11 سرطان 1391


۰۳ تیر، ۱۳۹۱

جاري شدن سيلاب ها در چند ولسوالي ولايت باميان


بر اثر سرازير شدن سيلاب ها در روز هاي اول و دوم سرطان سال جاري در ولسوالي هاي يكه ولنگ، سيغان و كهمرد باعث وارد آمدن خساراتي در بخش هاي زراعت، خانه هاي رهايشي، سرك ها، جوي ها، كانالهاي آبياري، چشمه ها، بندهاي آب و از بين رفتن ده ها راس مواشي مردم و ساكنان اين مناطق گرديده اند.
طبق گزارش هاي اوليه چندين قريه در ساحات سرقول، نيطاق، فيروز بهار و دره علي در ولسوالي يكه ولنگ؛
قريه هاي تاتار، باجگاه، مدر و پغمانيا در ولسوالي كهمرد؛
قريه هاي جنگلگ، ده ايمان، ده نوله، قره خوال، پشنگ، امرود، باغ ميران، تنگي غوراب در نتيجه سيلاب هاي دو روز اخير آسيب ديده اند.
طبق گزارش هاي ابتدائي رسيده از ساحات متضرر شده، صدها جريب زمين هاي زراعتي، باغات، دهها باب منازل رهايشي به صورت قسمي و يا كلي و ده ها كيلومتر سرك تخريب گرديده و ده هار راس مواشي از بين رفته اند.
طبق آخرين گزارش، راه هاي مواصلاتي بين اشپشته و مركز ولسوالي كهمرد به كلي مسدود وهمچنان راه هاي مواصلاتي ساير مناطق بين قريه جات مسدود گزارش شده اند كه در نتيجه آن صدها خانواده ي متضرر شده نيازمند كمك هاي اوليه و عاجل غذائي و غير غذائي و صحي مي باشند.
كميته مبارزه با حوادث باميان، در نشست اضطراري روز شنبه سوم سرطان، هيئت هائي را جهت بررسي اوضاع مناطق آسيب ديده توظيف و از تمام ادارات و موسسات عضو خواست تا جهت رساندن كمك هاي اوليه و عاجل دست داشته شان آماده باشند.
داكتر حبيبه سرابي والي باميان و رئيس كميته مبارزه با حوادث ولايت باميان همراه با رضا رفعت رئيس مبارزه با حوادث و سكرتر كميته در نشست مطبوعاتي كه با رسانه داشت، رقم و آمار دقيقي از خسارات وارده ارائه نكرد؛ و وعده داد كه پس از بررسي هاي تيم هاي توظيف شده بررسي و ارزيابي خسارات اعلام خواهند شد.
رضا رفعت با توجه به وسعت تخريبات و خسارات سيلاب ها تأكيد نمود كه بدون كمك از مركز، اداره محلي باميان و موسسات همكارش قادر به جوابگوئي نيازمندي هاي آسيب ديدگان نيستند.     

۱۷ فروردین، ۱۳۹۱

وبلاگ های بامیان رنگ از رخش پریده

بعد از مدت های نگاهی به صبح بامیان، که روزی و روزگاری با چه شوق و علاقه ای ایجادش کردم، انداختم و دیدم که چقدر دیر می شود که به روز نشده است.
از خودم پرسیدم که چرا هیچ علاقه ای برای نوشتن در خود احساس نمی کنم؟
بعد پرسیدم آیا تنها صبح بامیان چنین روزگاری را تجربه می کند یا نه؟
به خیلی از وبلاگهای دیگر که دقت کردم دیدم که همه به چنین سرنوشتی دچار اند؛ حتی وبلاگ زندگی در بامیان که روزگاری مرجع و حضور گاه بامیانی ها و بامیان دوستان بود مدت هاست که خیلی کسیل و خسته دیده می شوند.
از روزی که اقای نظری سفر کرده و هزاران کیلومتر از بامیان فاصله دارد این وبلاگ با یک خدا حافظ بامیان سکوت اختیار کرده است و مهمتر اینکه قبل از این سفر نیز زندگی در بامیان خیلی خسته و بی رنگ و رخ دیده می شد و هرچند هفته یک بار به روز می شد و بس.
بهر حال آرزو دارم که بامیان شاد و آباد و پرنشاط باشد