۲۲ اردیبهشت، ۱۳۹۰

سفر شرکت های داوطلب استخراج معدن حاجیگگ به بامیان

شرکت های داوطلب استخراج معدن آهن حاجی گگ پس از دیدن معدن با والی بامیان حبیبه سرابی ملاقات نمودند.
در این ملاقات که با حضور معین وزارت معادن صورت گرفت، والی بامیان با تأکید از شرکت ها خواست که در صورت برنده شدن هر کدام شان باید سه مسئله اجتماعی، محیط زیستی و آثار و میراثهای فرهنگی بامیان را جدی گرفته و آنها را رعایت نمایند.
که مسئولین و نمایندگان با صلاحیت این شرکتها ضمن استقبال از آن وعده دادند که در قسمت رعایت این سه مورد درست عمل نمایند.
در این ملاقات انجنیر نصیر احمد درانی معین امور تنظیم و انسجام معادن وزارت معادن، که همراه شرکتهای داوطلب به بامیان آمده بود، نیز حضور داشت.
وی هدف از سفرش را نشان دادن معدن جاجیگگ به شرکت های داوطلب از نزدیک اعلان نمود.
وی اضافه نمود پس از اعلان به مزایده گذاشتن این معدن شرکت های زیادی علاقه مندی شان را نشان دادند که از آن جمله تنها 22 شرکت شارت لیست شده اند و وزارت معادن این 22 شرکت را به کابل دعوت کردند که در ظرف یک روز وزارت و دو روز شرکتها با ارائه پرزنتشن های شان از توانمندی های مالی، تخنیکی، تجارب کاری و فعالیت های فعلی شان به ما معلومات دادند.
وی آخرین تاریخ تسلیمی پروپوزلهای شرکت های داوطلب را سوم اگوست 2011 اعلان نمود و وعده داد تا آخر سال جاری میلادی شرکت برنده اعلان خواهند شد.
آقای درانی تأمین منافع ملی، عواید ملی، توانمندیهای کیفی و کمی شرکتها و عرضه خدمات بهتر برای بامیان و مردم ساحه و کسانی که در معدن کار می کنند را در برنده شدن شرکت مهم و تعیین کننده خواند.
معین امور تنظیم و انسجام معادن وزارت معادن تاکید نمود که ما تمام خدمات از قبیل مکتب، کلینیک و دیگر خدمات لازم را در نظر می گیریم.
معدن آهن حاجیگک در سال ۱۳۳۹ هجری خورشیدی شناسایی شد و تا حالا دوبار مورد بررسی قرار گرفته است. معدن حاجیگگ 16 کیلومتر طول و ۵۵۰ متر عمق دارد.
براساس تخمین ها، استخراج تمامی آهن موجود در این معدن، به یکصد و هشتاد سال وقت نیاز خواهد داشت.

۱۴ اردیبهشت، ۱۳۹۰

فعالین مدنی و رسالت های شهروندی

با حرکت های مدنی دو سه سال اخیر در بامیان که بیشتر شان نمادین و طنزگونه بوده اند، دو امر مسلم و واضح می گردد:
اول: حکومت محلی بامیان به دموکراسی، حقوق شهروندی، آزادی بیان و انسانی ساختن حاکمیت با تمام عناصر و مؤلفات شان باور دارد و از نهادینه کردن آنها نیز نه تنها هراسی ندارد، بلکه از آن استقبال و حمایت نموده و می نمایند.
دوم: با توجه به چالشهای که عده ای با عناوینی چون ملکیت و غیره در مسیر انکشاف و پروژه های انکشافی ایجاد می نمایند و عملاً حکومت محلی را از تطبیق پروژه های عام المنفعه باز می دارند و از جانب دیگر مسئولین ارشد را مصروف این گونه دست اندازی های می کنند و این سبب می شود که بخشی از انرژی شان صرف رسیدگی به حل این گونه موارد گردد؛
بناءً رسالت شهروندی حکم می کند و وجدان انسانی می گوید و خرد جمعی و جامعه محور ما اقتضا می کند که فعالین مدنی آرام ننشینند و به مردم و کسانی که مانع تطبیق پروژه های عام المنفعه می شوند، حداقل فهمانده شوند که این کاری نیست مقرون به صواب بلکه کاری است در جریان خواست آنانی که می خواهند بامیان و بامیانی ها محروم از انکشاف و رفاه باشند.
اگر فعالین مدنی در قبال برخی فعالیت ها، که عده ای با برچسب مردم مانع عمران و انکشاف می شوند، سکوت نمایند و آرام بنیشینند مثل شان مثل مگسانی اند که فقط گرد زخم می چرخند و می پیچند و از آن ارتزاق می نمایند و در قبال حراست و حفاظت و سلامتی و پیشرفت عرصه ها و ساحه های سالم و قابل انکشاف بدن هیچ نمی اندیشند و نمی بینند.