۰۲ مرداد، ۱۳۹۰

بامیان شهر سکوت با مردم صبور

انسان موجودی است که مطابق شرایط زیست محیطی خود فکر می کند و تصمیم می گیرد و بالاخره کار و تلاش و فعالیت می کند.
به عنوان نمونه، وقتی در شهری باشی که از امکانات بیشتری برخوردار باشند بیشتر به فکر داشتن تسهیلاتی مانند آب، برق و دیگر خدمات شهری می باشی و همچنان آرزوهایت نیز تغییر می کند و متفاوت است، آرزوی داشتن موتر، خانه خوب با داشتن چندین اتاق و باغ و سایر ویژگیهایی که خانواده و فامل از آن استفاده مطلوب نمایند و لذت ببرند، سرمایه های کلان و بلندینگ های چندین طبقه و هزاران خواب و خیال دیگر
ولی و اما وقتی در بامیان باشی تمام فکر تو متمرکز است به این که پول نان خشک و نیم کیلو کچالو را چگونه پیدا کنم و شب با اهل و عیال با شکم گرسنه سر در بستر نگذاریم.
و این در حقیقت زندگی در بامیان است و شاید فعالیت های مدنی هم چیزی غیر از این نباشد؛ البته منهای یکی دو نفر

هیچ نظری موجود نیست: