امروزها یکی از کارها و مصروفیت هایی که دارم و نمی توانم از آن دل بکنم: رفتن و سرزدن به وبلاگ های دوستان و غیر دوست و خواندن مطالب و نبشته های شان است.
نمی دانم کسانی که به این مرض یا عادت یا هرچیزی که نامش را می گزارید دچار شده اید، چه نظر و دیدی دارند ولی من گاه پس از یکی دو ساعت مصروفیت راضی کارم را تمام می کنم و گاه پشیمان.
امروز وقتی مطلب
را در وبلاگ بامیان خواندم خیلی متأثیر شدم زیرا از کسی چون سید طیب جواد باورم نمی شد که چنین نماید.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر